کوهنوردی تنها ورزشی است که انسان را با طبیعت مانوس کرده و بر روی جسم و روان انسان تاثیری عمیق و ژرف مینهد. کوهنوردی تنها ورزشی است که سکو مدال ندارد، چرا که زندگی سکو و مدال ندارد. تنها ورزشی است که افراد در زمان بروز مشکل تعویض نمیگردند. کسی برای رسیدن به مقصد عجله نمیکند و دیگران را به جای نمیگذارد. همه با هم و در کنار هم در تلاش هستند تا یک برنامه به خوبی به پایان رسد و در زمان سختی ها همه در کنار هم هستندتنها ورزشی است که زنانه و مردانه ندارد ولی به ظاهر آن را مردانه تلقی می کنند. برای اثبات اهمیت حضور زنان در تیمهای کوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ کوهنوردی و توانایی آنان با هم به تاریخ کوهنوردی مراجعه میکنیم و تعدادی از زنان کوهنورد و فعالیتهای شاخصشان را بر میشماریم.
اولین رکورد کوهنوردی زنان اروپا در سال 1799 میلادی در آلپ به ثبت رسیده است. درسال 1808 میلادی، پارامیز 18 ساله فرانسوی برفراز مونبلان ایستاد، که نخستین صعود کننده این قله نام گرفت. نخستین زن صعود کننده اورست «جونکو تابئی» نام داشت که در 35 سالگی برفراز این قله ایستاد.
اما در ایران، نخستین زنی که برفراز دماوند ایستاد مهری زرافشان بود. در همان سالها نیز چند کوهنورد آلمانی عکسی از ملوک تیموری را که قله توچال از وی تهیه کرده بودند در نشریات خود منتشر ساختند. فروغ حاجی کریمی، کوچکترین دختری بود که در آن سال ها توچال را صعود نمود. پنج دوشیزه عضو کانون کوهنوردان تهران نخستین زنانی بودند قله توچال را در زمستان صعود نمودند. مهری زرافشان و نلی یقاییان اولین شبمانی زنان ایرانی را برفراز قله دماوند انجام دادند. نلی یقاییان نخستین زن ایرانی است که برفراز مونبلان گام نهاد. مهری زرافشان نخستین زن ایرانی است که دماوند را در زمستان صعود نمود. نرگس حکیمی نخستین مربی زن کوهنوردی ایران است . از دیگر زنان دهههای 20 تا 50 میتوان به عصمت قاضی، نصرت کوهکن، فرخکوهکن، مهرانگیز حکیمی، لیدا مارکاریان و بسیاری دیگر اشاره کرد که از خود فعالیتهای شاخصی به یادگار نهادهاند.
دهه 60 را میتوان آغاز کوهنوردی فنی زنان دانست در دهه 70 با شکلگیری انجمنها و گروههای بانوان، سیل عظیمی از زنان به این ورزش پرداختند. دهه 80 ، دیگر صعودهای برون مرزی زنان بود که مورد توجه قرار گرفت. افرادی چون فریده یزدآبادی، لاله کشاورز و فرخنده صادق از پیشگامان کوهنوردی فنی و صعود دیوارهای بلند هستند . از لیلا اسفندیاری (نخستین زنی که به انتهای پراو دست یافت) (1381)سرپرست غار نمکدان طولانیترین غار نمکی جهان،(1386) سرپرست تیم صعود قله نانگاپاربات(1387)، شیما شادمان پرستو ابریشمی (موستاق آتا 1386) مهشید مهدیان (غار پرآو و صعود انفرادی کورژنفسکایا 1384) نیز میتوان به عنوان زنانی که دارای کارنامه خوبی هستند نام برد. اینها تنها نامهای اندکی از زنان کوهنورد ایرانی است که افتخاراتی سترگ را کسب کردهاند و همواره با مشکلاتی بس عظیم روبهرو هستند. رفتارهای تبعیض آمیز در بسیاری از گروهها باعث شده است که در بسیاری از گروههای زنان فقط حق عضویت میپردازند وگروههای اندکی پذیرای آنان هستند.
زنان تمایل بیشتری به کارهای گروهی دارند و این تمایل با نفس کوهنوردی که ورزش گروهی و جمعی است هم راستا است . خانمها به دلیل آناتومیخاصی که دارند تنها 65 درصد قدرت بدنی مردان را دارا هستند. که از این میزان 60 تا 70 درصد آن دراندامهای تحتانی آنان است که به معنی قویتر بودن آنان نسبت به مردان است .نوع فیبرهای عضلانی بهگونهای است که نسبت به خستگی مقامترند. پس عملکرد بیشتری نسبت به مردان دارند. اشباع اکسیژن خون زنان در ارتفاع به ویژه در دوران قبل از یائسگی کمتر باعث ارتفاع زدگی مزمن Mountain Sickness می شود. همچنین در مطالعهای در دماوند میزان بروز بیماری حاد ارتفاع AMS در زنان کوهنورد بسیار کمتر از مردان بوده است. هیچ اختلافی در بروز و شیوع خیز مغزی بین خانم ها و آقایان وجود ندارد. زنان به دلایل مسایل بارداری و زایمان مقداری از کلسیم بدنشان به جنین منتقل شده و مستعد انواع بیماریهای استخانی و آرتروز در میانسالی می گردند و نیاز مبرمی به ورزش هایی چون پیادهروی و کوهنوردی دارند. عواملی چون شیوع کمخونی ناشی از فقرآهن(که در 99 درصد از زنان ایرانی وجود دارد) تغییرات هورمونی و وضعیت حساس دوران بارداری نیز از عوامل محدود کننده فعالیتهای کوهنوردی زنان است، تاثیر روحی این ورزش روی زنان هم غیرقابل انکار است بهطوری که 82 درصد از زنان کوهنورد ایرانی معتقدند که کوهنوردی علاوه بر جسم، تاثیر بسزایی در روح و روان آنها دارد.
اما چرا زنان در عرصه کوهنوردی بطور گسترده حضور ندارند؟
کوهنوردی در ذهنیت عوام ورزشی پر ریسک ومخاطره آمیز است، این ذهنیت موجب بدبینی خانوادهها به این ورزش شده و کمتر خانوادهای چنین ریسکی را میپذیرد تا دختر و یا زن خانواده را به دل خطر بفرستد. عوام معمولا زنان را سرزنش میکنند که چرا خود را به خطر میاندازند . از دیگر سو جامعه مرد کوهنورد را سمبل پایداری و مقاومت میداند و زن کوهنورد را لجام گسیخته و بی بند و بار و به دور از مناسبات خانوادگی می نگرد. متاسفانه هنوز نگرشهای مردسالارانه در ایران وجود دارد وعدهای معقتدند که زن ضعیف، بدون قدرت وموجودی است که تنها قابلیت آن ادامه نسل می باشد.
اما پرسش این است: آیا زنان نیازمند سلامت جسمانی و روانی، رسیدن به علایق و خواستههای خود نیستند؟
زنان کوهنورد بارها توسط خانواده، اطرافیان و جامعه مورد سرزنش واقع میشوند و گاهی حتا طرد هم میشوند و این از فقر فرهنگی نشات میگیرد. آیا تا به حال کسی شنیده است که زنان به علت قوای جسمی خود مجبورند تا بتوانند همپای آنان باشند وهیچگاه اعلام نارضایتی نمی کنند. آیا تا به حال کسی توجه به زنانی که با تمام این مشکلات به کوهنوردی می پردازد کرده است؟ بیشتر افراد سعی نمودهاند که آنان را نفی و یا کارآنان را کم ارزش ودر مواردی نادر هم پای مردان نشان دهند. تا مادامی که به کوهنوردی کردن ورزش وجود داشته باشد و در پس کوهنوردی ذهنیتی مردانه خفته باشد، هیچ کمکی به رشد کیفی کوهنوردی بانوان نکردهایم. البته این عوامل در شهرستانها باید برای صعودهای خود، حتا یکروزه، ساعتها و روزها پاسخگوی خانواده و اطرافیان باشند و در جامعه هم گاهی مورد تمسخر و در بسیاری از موارد طعنهها و نیش های مردم باشند و اعتراضی ننمایند. افسوس که جامعه سنتگرای امروزی با افکاری بیشترا راکد مانع از حرکت آنان میگردد. محدودیتهای اجتماعی آنان را از اموری باز میدارد که علایق آنان را تشکیل میدهد.
علت دیگری که محدودیت کوهنوردی را برای زنان به همراه دارد نداشتن محدودیت جغرافیایی و مکانی در کوهنوردی است که احساس ناامنی روحی، خانوادهها را وا میدارد تا از انجام چنین اموری توسط دختران و زنان خود جلوگیری بهعمل آورند. اگر سرزنشها، طرد شدنها، محدودیتهای خانوادگی و اجتماعی و تردید نسبت به توانایی زنان (که همواره آنان را موجوداتی افسرده و احساسانی و با نیروی اندک تصور میکنند) وجود نداشت و این افکار به آنان القا نمی گردید، آنان با این مشکلات مواجه نبودند. پس جنس برتر وجود ندارد. برتر آن است که در همه زمینهها تفکر و تلاش نماید و پیشرفت بهتری داشته باشد.
زنان بسیاری بودند که در تاریخ کوهنوردی ایران و جهان درخشیدهاند . تاریخ 70 ساله کوهنوردی زنان نشان داده است که اینان از جمله کسانی هستند که با وجود دشواری های بسیار، هدفشان را دنبال کرده اند و همواره موفق خواهند بود.
من برای رسیدن به قله کوه عجله میکنم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!