در ادامه سفر دو روزه مان به خراسان جنوبی، دیداری هم داشتیم از آسیبادهای نشتیفان واقع در شهرستان خواف. این بازدید بلافاصله بعد از اتمام دیدارمان از مدرسه غیاثیه خرگرد صورت پذیرفت. البته ناگفته نماند که خواف در حال حاضر جزو شهرستان های خراسان رضوی می باشد. ابتدا به معرفی شهر نشتیفان و آسبادهای نشتیفان می پردازیم:


به نقل از ویکی پدیا: نَشتیفان یکی از شهرهای استان خراسان رضوی در شرق ایران است. شهر نشتیفان در حاشیه جاده قاین در 3 کیلومتری جاده تایباد تربت حیدریه 8 کیلومتری جنوب غربی سنگان واقع شده ‌است. نشتیفان در استان خراسان رضوی و در جنوب شرقی شهرستان خواف وجود دارد و بالغ بر ده هزار نفر جمعیت دارد. این شهر یکی از مراکز تولید عمده نهال در منطقه و حتی در سطح کشور می‌باشد.

 

 

آسیبادهای نشتیفان: وجه تسمیه نشتیفان به علت شدت وزش بادهای موسمی در آنجاست و نزدیک به 6 قرن است که به این نام خوانده می شود و چون این منطقه در معرض نیش “طوفانهای بسیار شدید” بوده، در ابتدا آن را نشتیفان می نامیدند. یکی دیگر از علل این نامگذاری، وجود آسیبادهای فراوانی است که در آن وجود دارد که با فرم و فن ویژه ای ساخته شده است که به طور یقین از ابتکارات صنعتی مردم خواف بوده و از نظر معماری بسیار ارزشمند و دیدنی است. آسیبادهای موجود دارای قدمتی دیرینه هستند.


نشتیفان درست در مسیر وزش بادهای 120 روزه قرار دارد. این باد در بهار از ارتفاعات پر برف و سرد کوه بابا در سلسله جبال هندوکش می وزد و با شتاب بسیار جای هوای گرم و سبک شده کویر نمک را پر می کند که در اصطلاح محلی به باد کوه معروف است و در واقع شاخه ای است از باد معروف 120 روزه سیستان که از اواسط اردیبهشت شروع شده و تا اوایل پاییز ادامه دارد. این باد با قدرتی بسیار، مداوم و شبانه روزی می وزد و می تواند آسیبادها را با سرعتی بسیار به چرخش درآورد.

یکی از مواردی که همیشه افسوس اش را خورده ام و متاسفانه برای رعایت کردن آن باید هنوز هم منتظر بمانیم تا اصلاح شود، در خواف هم مشاهده کردم. یعنی عدم توجه کافی به مکان ها و آثار با ارزش تاریخی و باستانی توسط ما ایرانیان (هم دولت و هم مردم). در عکس زیر مشاهده می کنید که شرایط آسبادهای با ارزش نشتیفان چگونه است. و متاسفانه هیچ حراستی از این آثار ارزشمند تاریخی به عمل نیامده است.



در عکس زیر، از آن دست حرکات جوگیرانه و نه چندان جالب ما ایرانیان در مواجه با آثار باستانی که از من سر زد. همانطور که می بینید بالای یکی از آسی بادها رفته ام برای فقط گرفتن یک عکس یادگاری. همین. چیز دیگری آنجا نبود. باور کنید!



اینجا ولی فرهنگم در مواجه با آثار باستانی و تاریخی را تصحیح کردم. با چکش زدم یکمی اومد اینور و درست شد. به همین راحتی. اوووووووووو چه خوش تیپ شدم. خداییش هااا. توی این سفر بجای پسر کوهستان باید به من می گفتند بابا لنگ دراز!



چندین گور در پشت آسبادها وجود دارند که اهالی منطقه برای این گورستان احترام زیادی قائل هستند. و در واقع بزرگان شان در این محل به خاک سپرده شده اند. در حال عکاسی که بودیم یک موتورسیکلت که دو سرنشین داشت به ما نزدیک شد و من در آن لحظه داشتم اشهد ان لا الا الله می خوندم و چشمام را بسته بودم که با دور شدن صدای موتورسیکلت خیالم راحت شد که کسی با من کاری ندارد. آخیش. البته بعد از رفتن شان خوب خودم و اندامم را برانداز کردم تا از سالم بودنم مطمئن شوم.



قدیما از این آسیاب های بادی در روستای ما هم وجود داشت؛ البته در حال حاضر هم وجود دارند ولی خب دیگر کاربرد ندارند و متروکه شده اند. دوران کودکی یکی از محل های بازی ما بچه ها همین آسیاب های بادی بود و جذابیت زیادی برای خود من داشت. گرفتن عکس با این کوزه محترم هم خیلی زمان برد و تا آماده شد و از توی آن سوراخ سمت راستی آمد بیرون خیلی طول کشید. کوزه محترم ممنونم از اینکه افتخار داده و با ما عکسی به یادگار انداختید.



بخش قدیمی شهر نسبت به دیگر سطوح اطراف تا حدی پست تر است. در حال حاضر هم صدای چرخ برخی از آسبادها به گوش می رسد؛ آسبادهایی که احیای دوباره آنها می تواند باعث جذب گردشگران داخلی و خارجی شود. علاوه بر حدود 40 آسباد موجود در منطقه نشتیفان، در مناطقی از قبیل سنگان، برآباد و خرگرد نیز آسبادهایی وجود دارند.


درباره پیدایش آسی بادها اطلاعات دقیقی در دست نیست. اغلب مورخان که در طول قرون متمادی به ایران سفر کرده اند، ساخت آنها را قبل از فتح ایران به دست مسلمان ها ذکر می کنند و حتی برخی پا را فراتر نهاده و آنها را به 1700 سال قبل از میلاد مسیح مربوط می دانند. قدیمی ترین و موثق ترین مرجعی که وجود آسیباد را قبل از اسلام در ایران اثبات می کند، تاریخ ابن خلدون است.


عدم وجود همیشگی باد در طول سال یک مشکل عمده در استفاده از آسیبادها بوده است. ولی اهالی نشتیفان در گذشته برای رفع این مشکل هم تدبیری اندیشیده بودند؛ آنها در فصولی که باد آرامی در منطقه می وزید از آب رودخانه های جنوب نشتیفان برای حرکت آسیاب های آبی استفاده می کردند. امروزه بقایای آسیابهای آبی در نشتیفان قابل مشاهده است. این آسی بادها در گذر تاریخ مهم ترین عامل بقای شهر بوده است.

نشتیفان شهری است قدیمی که دستکم در شش سده گذشته با همین نام خوانده می‌شده‌ است. سوزنی سمرقندی آورده ‌است که آل مظفر یکی از سلسله پادشاهان و حکام ایرانی اهل نشتیفان بوده‌اند و شاه شجاع از بزرگان این شهر سالها بر شیراز و فارس حکمرانی نمود که در زمان حکومت وی اندیشمندان و شاعران فراوانی چون حافظ در تاریخ ایران ماندگار شدند و شهر نشتیفان در اوایل قرن نهم هجری شناخته شده و معمور بوده ‌است.


همچنین قبرستان‌هایی به شیوه مقبره‌های زرتشتیان باستان اطراف شهر را فرا گرفته که بعضی از ساکنین معتقدند عده‌ای از فرزندان و نوادگان پادشاهان سلسله اشکانیان (که اتفاقاً در خراسان بر ایران حکمرانی می‌کردند) در آنها نهفته‌اند (که البته در خواف نیز این گورستانها بسیار است و به همین دلیل در بعضی کتب تاریخی نام اصلی آن «خواب» نیز آمده ‌است) و دسته‌ای دیگر معتقدند در گذشته برای ایمن نگه داشتن شهر از حملات و تجاوزات احتمالی در اطراف شهر بزرگان آن را تدفین می ‌نموده‌اند تا به اسالت و درستی مردمان آن اشاره کنند.


مسجد جامع شهر نیز که به سبب عنایت شیخ زین الدین خوافی و به دستور پیر احمد خوافی به غیر از هرات و بغداد در نشتیفان نیز تاسیس و به رغم استفاده اهالی آن به یکی از آثار گرانبهای باستانی مبدل گردیده نشان از اهمیت فرهنگی این شهر در گذشته‌های نه چندان دور می‌دهد. پیش از استقلال افغانستان و سپس استقلال هرات در سال 1249 ه.ق از ایران نشتیفان به همراه سایر توابع خواف از بلوک هرات بشمار می‌آمده و پس از آن به تابعیت مشهد یعنی خراسان کنونی درآمد.


منبع: رویای هیمالیا - وبلاگ میثم رودکی

http://www.meisamroudaki.ir/asbad-nashtifan-khaaf.html